چوپانی را پرسیدند :

روزگار چگونه است؟

پاسخ داد :

گوسفندانم را که پشم چینی کردم ، بیشترشان گرگ بودند.!

 

                       


موضوعات مرتبط: فلسفی ، ،
برچسب‌ها: دلنوشته , مطالب عاشقانه , جملات عاشقانه , متن عاشقانه , عاشقانه , تصویر عاشقانه , جملات تصویری , جملات زیبا , متن زیبا , جملات فلسفی , بزرگان , جملات بزرگان , ,

تاريخ : پنج شنبه 28 شهريور 1392 | 21:33 | نویسنده : |

دلم برای موتور یخچال می سوزد

ان حجم انبساطی منجمد ...که در خود می چرخد و می چرخد

وبرای انچه که نمی داند سرگردان است

دلم برای انتهای چاه می سوزد

آن زمان که حقیقت نور را از بعد فاصله تاریکیها

آرزو می کند

در حالی که تصور مدورش را در قاپ لرزان سینه اش می آویزد

دلم برای لاستیک ها ی فرسوده هم می سوزد...

چون هرگز بازنشسته نمی شوند

و تک تک ریش ریش می شوند

تا لعبت دست کودکان فقیر چوب در دستی

باشندکه انها را چوب می زنند و بزور می غلطانند

یا در کوره های سرمایه ،در اتش طمعی آب می شوند                                                 

و با ناچاری

تبدیل به پول بی ترحم ارباب می شوند

...

اما هرگز

هرگز برای خفته گان غفلت وفراموشی

دلسوزی نمی کنم

هرگز نمی بخشم

خونابه های قلب ریش ره روان قلیل رهائی را

با غفلت ریخته شد که

با فراموشی شسته و

هر گز نمی بخشم او را که

با هر وسوسه ائی خام می شود

با نغمه های فریبی به راحتی

از ره روان جدا و پی خواب می شود

تبدیل به پول بی ترحم ارباب می شوند

نویسنده:وحید رحیمیان

منبع: http://topinventor.blogfa.com/ 


موضوعات مرتبط: فلسفی ، ،

تاريخ : پنج شنبه 28 شهريور 1392 | 19:41 | نویسنده : ℴℋαℳαd ℜℭℤα♏ |

 

 ساحل افتاده گفت: "گرچه بسی زیستم

هیچ نه معلوم شد آه که من چیستم"

موج ز خود رفته ای، تیز خرامید و گفت:

"هستم اگر میروم، گر نروم نیستم"


"اقبال لاهوری"


 


موضوعات مرتبط: فلسفی ، ،

تاريخ : جمعه 18 مرداد 1392 | 12:42 | نویسنده : ℴℋαℳαd ℜℭℤα♏ |

 کمی به فکر غــــــزل های ناتمامم باش

کم این قلم شده را شرمسار جوهر کن


بمان و خواب مرا بیشتر معطر کن

هزار و یک شب افسانه را مکرر کن


به پلکی آمدی از آن سوی نیامده ها

بمان و خستگی جان و جسم را در کن


« کسی هنوز عیار تو را نفهمیده ست »

هر آنچه آینه ی شعر گفت باور کن



سروده های مرا فتح کردن آسان است

نگفته های مرا می توانی از برکن


و نقطه چینی اگر بین شعر و من باقی است

تو آن نباید را نقطه نقطه کمتر کن


کمی به فکر غزل های ناتمامم باش

کم این قلم شده را شرمسار جوهر کن ...


موضوعات مرتبط: فلسفی ، ،

تاريخ : پنج شنبه 17 مرداد 1392 | 10:54 | نویسنده : ℴℋαℳαd ℜℭℤα♏ |

خدایا!

در انجماد نگاهای سرد این مردم دلم برای جهنمت تنگ شده؟؟؟؟



موضوعات مرتبط: فلسفی ، ،

تاريخ : سه شنبه 15 مرداد 1392 | 19:29 | نویسنده : ℴℋαℳαd ℜℭℤα♏ |
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By mohamadreza :.